به گزارش راهبرد معاصر؛ زنی جوان که شوهرش را با پرتاب چاقو به قتل رسانده بود، پس از طی مراحل قانونی و استیذان رئیس قوه قضائیه به دار مجازات آویخته شد.
مأموران کلانتری ۱۲۷ نارمک عصر پنجمین روز تیر سال ۹۴ در پی تماس با بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران، از مرگ مرد ۲۶سالهای به نام محمد خبر دادند و گفتند او بر اثر اصابت جسم نوکتیز به قلبش و خونریزی شدید جان باخته است.
در تحقیقات اولیه از همراهان مقتول مشخص شد محمد در جریان درگیری با همسرش مجروح شده است. در ادامه به دستور بازپرس ویژه قتل تهران، جسد به پزشکی قانونی منتقل و همسر او به نام فاطمه بازداشت شد.
فاطمه ۲۱ساله روز بعد از قتل برای بازجویی به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با قبول اتهامش گفت: پنج سال قبل از طریق دخترخالهام با محمد در شهرستان گنبدکاووس آشنا شدم.
چند ماه بعد از آشنایی، او به من ابراز علاقه کرد و گفت: میخواهد با من ازدواج کند. سرانجام با خانوادهاش به خواستگاری آمد و با هم عقد کردیم.
یک سال اول زندگیمان را در استان گلستان گذراندیم تا اینکه محمد گفت: برای پیداکردن کار باید به تهران بیاییم. من هم برای اینکه زندگیمان بهتر شود، موافقت کردم و به محله سبلان آمدیم.
همسرم بهعنوان تحصیلدار در یک شرکت مشغول کار شد. اوایل زندگی خوبی داشتیم تا اینکه رفتار محمد تغییر کرد و تماسهای مشکوکی داشت. یک بار هم که تلفنش طولانی شد، به او اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم.
فاطمه ادامه داد: به رفتار شوهرم مشکوک بودم و تصور میکردم با زنان دیگری هم ارتباط دارد. موضوع را به خانوادهاش گفتم و آنها از محمد خواستند دست از این رفتارش بردارد، اما او به نصیحتهای پدر و مادرش هم گوش نکرد.
زندگیمان رو به سردی میرفت که فهمیدم باردار هستم. با این وضع او باز هم به ارتباطهای پنهانیاش ادامه میداد. سرانجام در دادگاه خانواده دادخواست طلاق دادم. روزی که به دفترخانه رفته بودیم، او قول داد دیگر خیانت نکند. من هم به خاطر آینده فرزندمان، به محمد فرصت دوباره دادم.
زن ۲۱ساله درباره روز حادثه گفت: ظهر جمعه محمد از خانه خارج شد و هرچه با او تماس گرفتم، پاسخگو نبود. بعد هم تلفن همراهش را خاموش کرد.
ساعت پنج بعد از ظهر به خانه بازگشت. از او خواستم اجازه دهد تلفن همراهش را بررسی کنم که مخالفت کرد. بعد هم به طرف من حملهور شد و کتکم زد. خیلی عصبانی بودم و کنترلی بر اعصابم نداشتم.
از آشپزخانه کاردی برداشتم و به سمت او که در حال خارجشدن از خانه بود، پرتاب کردم. او همان لحظه برگشت که چاقو به کنار قلبش اصابت کرد. او به سمت درِ خروجی رفت و پس از چند قدم روی زمین افتاد.
با کمک همسایهها شوهرم را به بیمارستان رساندیم، اما دقایقی بعد محمد جان سپرد. من نمیخواستم او را بکشم و برای ترساندن همسرم چاقو را بهسمتش پرتاب کردم که با بدشانسی به قلبش خورد.
در پایان تحقیقات سجاد منافیآذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی، قرار مجرمیت این متهم را صادر کرد و مدتی بعد این زن در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و گفت: باور کنید قصد نداشتم او را بکشم و هنوز هم دوستش دارم. بعد از مرگ شوهرم، نگران دختر یکسالهام هستم. امیدوارم خانواده همسرم درک کنند قتل اتفاقی بود و مرا ببخشند تا بتوانم مادر خوبی برای دخترم باشم.
با وجود این، مادر و پدر مقتول درخواست خود مبنی بر قصاص عروسشان را تکرار کردند و در نهایت دادگاه حکم قصاص را صادر و شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور نیز را حکم را تأیید کرد. در پی آن مراحل قانونی برای اجرای حکم یکی پس از دیگری در دستور کار قرار گرفت و در نهایت این زن هفته گذشته به دار مجازات آویخته شد.